دسته: شعر و داستان
در این بخش، شعرها و داستانهایی را میخوانید که هرکدام به شکلی صمیمی و شخصی، به مهدی موسوی تقدیم شدهاند؛ معلمی که فقط نوشتن را یاد نداد، بلکه دیدن، حس کردن و جسور بودن را هم به ما آموخت. این نوشتهها گاهی تلخاند، گاه شیرین، اما همه از دل آمدهاند و با مهر به قلب یک معلم گره خوردهاند.
-
شعری از محمدرضا عالیپیام-هالو
بیشتر بخوانید: شعری از محمدرضا عالیپیام-هالونام اولی: سید مهدی موسوی نام دومی: فاطمه اختصاری حکم اولی: 9 سال زندان 99 ضربه شلاق حکم دومی: 11…
-
شعری از علی کریمی کلایه
بیشتر بخوانید: شعری از علی کریمی کلایهمیان ما چقَدَر فاصلهست مهدی جان!به شکل یک گسل زلزلهست مهدی جان! شکاف خورده زمین صدهزار کیلومترمن اوّل رمضانم، تو…
-
شعری از فاطمه اختصاری
بیشتر بخوانید: شعری از فاطمه اختصاریپر زدن با دو بال نامرئیدر هوای گذشتهای سرمستسِیر در کوچههای خیس کرجخودم اما نشسته در بنبستمینویسم از او که…
-
شعری از عباس اصغرپور
بیشتر بخوانید: شعری از عباس اصغرپوردست من را بگیر، دلتنگم در زمانی که دستها مشتندخندههایت علاج دلتنگیست در جهانی که خنده را کشتندخاطره، اعتراف تنهاییستمن…
-
دو رباعی از مهدی خدابخش
بیشتر بخوانید: دو رباعی از مهدی خدابخش۱ در بین تمامِ شاعران، روی زمینگشتم همهجای شهر دنبالِ یقیندیدم که معلمم فقط یکنفر استیک «مهدیِ موسوی» فقط هست……
-
ترانهای از عاطفه اسدی
بیشتر بخوانید: ترانهای از عاطفه اسدیمن خالی از دیوونگی بودم که سمتت اومدموحشتزده از آدما، با آیْنه حرف میزدم از گوشهی یه خونهی تاریک و…
-
شعری از فردین توسلیان
بیشتر بخوانید: شعری از فردین توسلیاناز «سیدخندان» تا «کرج» رودیستجاری میانِ خندهها، غمهاخنده میانِ جمع را گریهگریه به یادِ خندهها، تنها از فاصله نفرت ندارم،…
-
شعری از امید ولی
بیشتر بخوانید: شعری از امید ولییک آفتاب توی «اوین» افتاد!چون لکهای به دامن دین افتاد«او یک ستاره بود.. زمین افتاد!او یک فرشته بود که انسان…
-
شعری از پویا خازنی اسکویی
بیشتر بخوانید: شعری از پویا خازنی اسکوییبه روزای پشت سرت فک نکنبه روزای آینده دلخوش نباشهمه چیزِ این شهرو بردن ولیتو کابوستو روی این شب بپاش…
-
شعری از مزدک موسوی
بیشتر بخوانید: شعری از مزدک موسویاحساس میکنم نفسم را گرفتهاندو چشمهای ملتمسم را گرفتهاند حالا که نیستی، همهی شحنههای شهرمن را -که بی تو هیچکسم…
-
شعری از حمید چشمآور
بیشتر بخوانید: شعری از حمید چشمآوریک هفته نیش زخمه و یک هفته نوش زخمعادات ماهیانهی دنیای لعنتیستمحصور بار خوب و ثمرهای تازه نیستباغی که بیگزند…
-
شعری از سارا شاملو
بیشتر بخوانید: شعری از سارا شاملومبلها دور میز میچرخندابرها روی مبل میخوابنداشکها روی شمع می… چِکـ… چِکـ…شمعها روی کیک میآبند! «چهل و شش» دقیقه حبس…
-
داستانی از محبوبه عموشاهی
بیشتر بخوانید: داستانی از محبوبه عموشاهیمحبوبه عموشاهی تولد دوباره سطل را پر از آب کرد. بعد هم چند تا دستمال گذاشت کف دستم و گفت…
-
داستانی از شبنم کاظمی
بیشتر بخوانید: داستانی از شبنم کاظمیپیرزن با چشمانی گریان و صدایی محزون میخواند. با یک دست میکروفون را گرفته و با دست دیگر سینه میزند…
-
چند رباعی از علی ولیاللهی
بیشتر بخوانید: چند رباعی از علی ولیاللهی۱ جمعه ده صبح پرسه در گوهردشتهی خواندن شعرهات تا ساعت هشتاین قصهی شاگرد بلاتکلیفی استکه منتظر تو ماند و…
-
ترانهای از پدیده نیشابوری
بیشتر بخوانید: ترانهای از پدیده نیشابوریمیترسم از چهرهم از این تصویر دیوونهاز مو و احساسم که بدجوری پریشونهناخن جویدن… هی جویدن… گوشهی خونه دکتر من…
-
شعری از الهام میزبان
بیشتر بخوانید: شعری از الهام میزبانبرگرد!مثل روزِ تولدوقتیبیاعتنا به اینهمه دوریدر کوچههای مرده، پاییز میرسدوقتیبا پنجههای یخزده و پیردر خاطراتِ کهنه به دنبالِ حرفهاست برگرد!باران…
-
رباعی از مهدی نیکنژاد
بیشتر بخوانید: رباعی از مهدی نیکنژاداو شاعرِ رنجدیده امّا قوی استتشریح غمش شعرترین مثنوی استبا پای شکسته میدود اویی کهاسمش استاد «مهدیِ موسوی» است
-
شعری از حمیدرضا امیرخانی
بیشتر بخوانید: شعری از حمیدرضا امیرخانیسیمرغ را آواره میکردندوقتی مگس در اوج عزت بوددر دورهی جولان زالوهارگ داشتن عین مصیبت بود! میخواستم با تو ببارم…
-
شعری از علی کریمیکلایه
بیشتر بخوانید: شعری از علی کریمیکلایهدلم به خیل خیال تو برده شد «مهدی»خیال من به خیالت سپرده شد مهدی همین که خواستم از عهد با…
-
شعری از هستی محمودوند
بیشتر بخوانید: شعری از هستی محمودوندمیفرستم برات نورِ ماهورنگ نصفشبای سیاهوتابشِ آفتابِ کویرومیفرستم برات ظهرِ تیرواونجا روز و شباش واقعی نیست عطرِ ریحونِ تو نونپنیر…
-
شعری از مینا خازنی
بیشتر بخوانید: شعری از مینا خازنیبولدوزر برقص!بولدوزر بچرخ!که چرخ… چرخ… بچرخو در انحنای بدنهای شیشهایشانراه بیفتکه خرد شود استخوانهاو دهانشانو کوتاه شود دستانشاناز کلمات و…
-
ترانهای از احمد عزیززاده
بیشتر بخوانید: ترانهای از احمد عزیززادهمن آخرین جاماندهی عشقمنسلی که داره منقرض میشهنسلی که کابوسش شده هر شبتصویر ساقههای بیریشه من آخرین جامانده از صبرمنسل…
-
ترانهای از فرناز فرید
بیشتر بخوانید: ترانهای از فرناز فریدپشت يه كامپيوتر گيجی* سر تو درد میكنه به جنون و صدایی كه داره میخونه: «از تو ای…
-
شعری از اعظم اسعدی
بیشتر بخوانید: شعری از اعظم اسعدیسرمای کدام کلبهی یخیسرنیزهات رابه جستجوی آسیابهای بادی کشانده؟غزلوارهی کدامین گناهپای معلول اسبش رادر هزار روز گمشدهات پنهان کرده؟گرفتار کدام…
-
شعری از الیاس رخی
بیشتر بخوانید: شعری از الیاس رخیالیاس رخی به هذیان و بالش که هر شب بغل کرده بودکه میخواست در بین مردم نباشد تنش!به خوابیدنش روی…
-
شعری از شهرام سدیدی
بیشتر بخوانید: شعری از شهرام سدیدیخسته از تاول کف پاهاشمردی از روزگار دررفتهمیخورَد چای، با نبودنهاروی مبلی زواردررفته حذفیاتِ کتابِ چاپشدهقاپِ دزدیده از «سهقاپ» شدهمرد…
-
شعری از ندا یاسمی
بیشتر بخوانید: شعری از ندا یاسمیبوق… دلتنگ میشوی سرِ خطبوق… مِنمِن… صدات میلرزدپشتِ گوشی کسیست منتظر استکه صدایش… صداش میارزد… پشت گوشی کسیست میخواهیبغلش… میکنی…
-
شعری از علی علیرضایی
بیشتر بخوانید: شعری از علی علیرضاییخودکشی شد شعرِ تختیِ توی دستمتخت شد سهم غزل باز نمیدانستم: [چاکِ مصرع فاضل، شخص هیولا ماماستزورِ/خانه نرسد دور دراکولاهاست]…
-
شعری از معین قوی
بیشتر بخوانید: شعری از معین قویمهدیِ موسوی! مراقب باشکلِّ این شهر در کمین تو اندمهدیِ موسوی! حواست هستهمه ماری در آستینِ تو اند در خودت…
-
شعری از عباسعلی اسکتی
بیشتر بخوانید: شعری از عباسعلی اسکتیسر میکشی به دفترت هر باربازم غزل با جوهری آبییک قلب آرومی ولی گاهیجنجالی و بیخواب و اعصابی دوست داری…
-
شعری از فاطمه اختصاری
بیشتر بخوانید: شعری از فاطمه اختصاریروشن شدند این ۳۶ شمع با امیددکتر به پارهپارهی شعرم خوش آمدید! به این اتاق قفلشده روی زندگیمدیوارهای یخزده، درهای…
-
ترانهای از ثمین حسینخانی
بیشتر بخوانید: ترانهای از ثمین حسینخانیمینویسم، خط میزنمشعری رو که نره از یادتمام سعی من اینهاسمتون توو شعرم بیاد اما اونقدر بزرگه کهرو این کاغذ…
-
شعری از مجتبی حیدری
بیشتر بخوانید: شعری از مجتبی حیدریاز لاشههای خیسِ کفن پُرکنتا سینمای وحشت قبرستانمیگردم این جماعتِ لوطی رادنبال چتر باز تو در باران ای خندههای تلخ…
-
شعری از مهدی معظمی
بیشتر بخوانید: شعری از مهدی معظمیگریههایم چقدر دلگیر استاول و آخرم سیاهی بوددستهای تبر تو را کشتندبعد هر چاه، باز چاهی بود بغض کن با…
-
شعری از حسن هادوی
بیشتر بخوانید: شعری از حسن هادویشبِ هذیان، شب دیوانگیات در تردید شب مالیدن چشمان خودت در تبعید شب تشدید تو در عمق سکوتی غمگین…
-
ترانهای از آیدا توکلی
بیشتر بخوانید: ترانهای از آیدا توکلیحال من واقعاً خرابه، ولیکوچه حالش خوشه به ویرونییه نفر حبسه توی هر خونهتوی این خونههای زندونی کوچه زندون، خیابونا…
-
ترانهای از فاطمه اختصاری
بیشتر بخوانید: ترانهای از فاطمه اختصاریتقدیم به مهدی موسوی و ۱۰ مهر: همهی خاطراتِ خوب و بَدوچمدونت یه شب میاره به یادجادهها راه راهه تا…